ازراهی دور اومدی
چشمه به چشمه جوبه جو
با بال نازکت
ماهی سرخ کوچولو
وبلاگ دوستان سوگند
|
کلمه ی اس ام اس را پیدا کن تغغفغغنیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییسششسسییططسیطظطططظظزبیذرلبالتانتووتئئ.نووومنکو.وکنو.من.و.نم.منکئ.ئوئمتمتمتمنانتلتئلابلیفبغقفعخهمحححححححححححححححححححححححححححححعفففقف اسماس8غ83اهعیتمبتخقتتحکقنثحهخثهخلهعخقععععععععهقعهاصه
یک عروسک خوشگلی دارم باهاش بازی می کنم چه کیفی داره بابام میگه: یه روز می ره تو ابرا بهم میگه: شایدمی ره اسمون من میگم: دوس ندارم بره از پشم بابام شوخی کرد هوه [ یک شنبه 18 اسفند 1392برچسب:عروسک, ] [ 17:19 ] [ سوگند ][ بارون میاد جرجر می غره مانند ببر
بارون ریزه میزه گاهی درشت و تیزه
مباره تو خیابون می رسه تا تو ایوون
امسال بارون زیاده نمیشه رفت پیاده
مدرسه ها تعطیله بازم دلم می گیره سپاس سپاس گزارم از نعمتی که دارم
به خاطر سلامتی خدا رو شکر گزارم
نشانه های علم را در مغز خود می کارم
زمانی که فکر می کنم چیزی بدست میارم
وقتیکه با سواد شدم هزار تا فایده دارم
من مشکلی ندارم خدا رو شکر گذارم
گربه آوازه خان
گربه ی خوش صدا منم
ببین چه خوب ساز میزنم
با صدای زنبورکم
غصه ها رو دور میکنم
قد و قوارمو نبین
لباس پارمو نبین
سرم بلنده تو سرا
آبرو دارم همه جا
نه گشنه هستم جون تو
نه تشنه هستم جون تو
اون بالاها رو پشت بوم
خونه دارم جون عمو
دانلود آهنگ گربه آواز خوان
چشم چشم دو ابرو
زنبور زرد و قرمز
هی میکنه وز و وز
دنبال گل میگرده
یک گل زرد و قرمز
یواش میاد کنارم
میشینه روی دستم
شاید خیال میکنه
من گل وغنچه هستم
لالا لالا عزیزم چشمات چقدر سیاهه
به رنگ شب میمونه چه پاک و بی گناهه
الهی که همیشه قشنگی را ببینی
شکوفه های شادی از آسمون بچینی
لالا لالا گل من قربون روی ماهت
ماه اومده همینجا تا بکنه نگاهت
ستاره های زیبا دور وبرش نشستند
انگار که آسمون را برات ستاره بستننی نی خوب و نازم خاموش شدن چراغ ها
دیگه همه رسیدن به خونه شون کلاغ ها
خورشید خانم خوابیده شب شده باز دوباره
کوچه دیگه مثل روز سر و صدا نداره
لالایی
تو لونه ی پرنده یه جوجه بی قراره
تا که بیاد مامانش ستاره می شماره
درخت باغچمون هم خوابش گرفته انگار
ببین که سایه ی اون افتاده روی دیوار
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگردباز گرد ای خاطرات کودکیبر سوار اسب های چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بودآب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار ودزد چا پلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان وگندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بودفیل نادانی برایش موش بود
با وجود برف وسرمای شدید
ریزعلی پیراهنش را میدرید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفتر هایمان از کاه بودمانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جارو ی بابا روی برگ
هم کلاسی های من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنیدهم کلاسی های درد و رنج وکار
بچه های جامه های وصله دار
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود وتفریقی نبودکاش میشد باز کوچک میشدیم
لااقل یکبار کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد ان گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم نام وهم یادت به خیر
یاد درس آب وبابایت به خیر
|
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |